اولیانوف: ایران برخلاف غرب، اراده سیاسی لازم برای احیای برجام را دارد
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۸۳۷۲۷
به گزارش قدس آنلاین، میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین در گفتوگویی با این خبرگزاری در پاسخ به سوالی درباره تحولات مذاکرات احیای توافق هستهای در وین گفت: متاسفانه شرایط کنونی حول برجام را می توان به بن بست خورده توصیف کرد. از ابتدای سپتامبر، مذاکرات دیپلماتیک کمابیش جدی وجود نداشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اولیانوف ادامه داد: شانس برای احیای برجام وجود دارد. برای این امر تصمیم سیاسی تمامی اعضای روند وین برای بازگشت به میز مذاکرات لازم است تا مذاکرات را به نقطه معقولی برسانیم . در عین حال، زمان زیادی برای این امر لازم نیست. ایران اراده سیاسی برای پایان دادن به این روند را دارد. چین چیزی را می توان در مورد ما و چین نیز بیان کرد. اما اعضای غربی در مرحله کنونی چنین اراده سیاسی ندارند.
او همچنین در پاسخ به این سوال که «بعد از اجرای حکم اعدام علیرضا اکبری، کارمند پیشین وزارت دفاع که به جرم جاسوسی برای دستگاه اطلاعاتی انگلیس محکوم شده بود، رسانههای بریتانیایی اعلام کردند که این کشور ممکن است وضع خود در مورد برجام را تغییر دهد. این اتفاقات به چه شکلی بر شرایط حول معامله و موضع کشورهای عضو اتحادیه اروپا در خصوص برجام تاثیر داشته است؟ در صورت خروج بریتانیا از برجام و نیز تصمیم مثبت پارلمان اروپا در مورد توقف مذاکرات هستهای، چه فرمتهای جایگزینی، از جمله با مشارکت فدراسیون روسیه، برای حلوفصل مسئله برجام وجود دارد؟»، بیان کرد: آن طوری که من حس می کنم، اخبار در مورد تغییر احتمالی موضع بریتانیا در زمینه برجام، در شرایط کلی حول توافق هستهای عملا تاثیری نگذاشت. شاید تنها پذیرش اینکه غرب الان در اصل نیازی به معامله ندارد را تقویت کرد و برجام در نتیجه آن می تواند غرق در فراموشی شود.
اولیانوف در این راستا گفت: مشارکت یا عدم مشارکت بریتانیا در معامله هسته ای اهمیت اصولی را در شرایط کنونی ندارد. به هر حال حق هرگونه تصمیم گیری در این خصوص کاملا در دستان لندن می باشد. در مجموع شایان ذکر می باشد که در برجام هیچ پروسه خروج و یا قدم خود مختار احتمالی در این راستا وجود ندارد، همان طوری که آمریکا این کار را در سال ۲۰۱۸ انجام داد، معنای نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد را خواهد داشت.
نماینده روسیه در وین گفت: در مورد فرمتهای جایگزین، به شکل مشروط می توان شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را که در آن مسائل مربوط به اجرای برجام در راستای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد مورد ارزیابی قرار می گیرد و یکی از موضوعات روز ثابت آن می باشد می توان تصور کرد. دو بار در سال این قطعنامه همچنین در خود شورای امنیت در راستای گزارش دبیرکل سازمان ملل، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در حالی که باید مد نظر قرار گیرد که تاثیر مناظره در این عرصهها بر روندهای سیاسی مذاکراتی واقعی حول برجام خیلی محدود و کم میباشد.
او در پاسخ به این که «روسیه به قطعنامه ماه نوامبر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد ایران، رای منفی داد. شما گفتید که این قطعنامه فضای سختتری را در مورد مسائل حل نشده ضمانتها و حول برجام ایجاد می کند. این امر مشخصا در کجا پدیدار می شود؟»، تشریح کرد: اخطارهای ما که در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هستهای در نشست نوامبر در مورد قطعنامه ضد ایرانی که «با فشار» آمریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان به پیش رفت مطرح شدند، کاملا تایید شدند. این در حالی است که در این مورد، کشورهای غربی نتوانستند از شرایط مشابهی که در نشست شورای حکام در ماه ژوئن وجود داشت، زمانی که بر مبنای پیشنهاد آنها قطعنامه ضد ایرانی به تصویب رسید، درس های لازم را بگیرند.
اولیانوف افزود: بلافاصله پس از تایید قطعنامه ماه نوامبر که در ضمن حمایت جمعی را نیز کسب نکرد، ایران سفر از پیش تعیین شده نمایندگان آژانس به تهران را به تعویق انداخت. علاوه بر آن، به عنوان اقدامی تقابلی، تولید اورانیوم ۶۰% در مجموعه زیر زمینی فردو آغاز شد، که پیش از آن وجود نداشت. در نتیجه، ابتکار حاصل از این قطعنامه مشخصا به ما نشان داد که احیای برجام در دستور کار اعضای غربی مذاکرات وین قرار ندارد. این شرایط تا امروز نیز حفظ شده است.
او تاکید کرد: در اینجا، همچنین مهم است تصریح شود که در تماسها با طرف ایرانی ما بر لزوم تامین هر چه سریعتر همکاری محتوایی با آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد مسائل باقیمانده مربوط به ذرات اورانیوم یافت شده در جمهوری اسلامی ایران، تاکید می کنیم. بر این عقیده هستیم که دبیرخانه آژانس نیز بشکل حرفهای و بیطرف و با عقل سلیم با همکاری با ایران برخورد خواهد کرد.
نماینده روسیه در وین در ادامه این گفتوگو در پاسخ به این سوال که آیا ایران با توجه به پیشرفتهای حاصل شده در برنامه هستهای خود پس از سال ۲۰۱۸، حاضر به محدودسازی دوباره آن خواهد بود، گفت: در واقع، آمریکا بیشترین کار ممکن را کرد تا ایران را به سمت توسعه محسوس برنامه هستهای، چه در مقیاس کمی و چه کیفی، سوق دهد. باید گفت که واشنگتن در این امر موفق بود – ایرانیها تقریبا در تمامی بندها از مرزهای تعیین شده در برجام خارج شده و به شدت حتی در قیاس با آنچه که تا قبل از امضای توافق در سال ۲۰۱۵ در دست داشت، به جلو پیش رفته است.
او افزود: با این وجود تمامی اینها تحت کنترل کامل و شبانه روزی از جانب آژانس قرار دارد.علاوه بر آن، قدمهای فرا برجامی اتخاذ شده توسط ایران قابلیت بازگشت دارند و برای این امر چیز زیادی لازم نیست – بازگشت به میز مذاکرات وین و ترمیم معامله هستهای. همانطور که پیشتر نیز گفتم، میتواند به سرعت و صرفا ظرف چند روز این کار را اجرا کرد.
این دیپلمات روس تاکید کرد: توسعه برنامه هسته ای ایران در اصل در هر یک از نشست های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد بحث قرار می گیرد، اما بار دیگر تکرار می کنم که این امر ربطی به روندهای سیاسی- دیپلماتیک واقعی ندارد.
اولیانوف همچنین در پاسخ به این که «شما حین صحبت در مورد «معامله سیاسی» بین ایران و آژانس اعلام کردید که هیچ «معاملهای» برای این امر لازم نیست و مشکل در اینجا است که ایران به شرکای غربی که در گفتوگوهای وین شرکت می کنند و در بین اعضای شورای حکام آژانس قرار دارند، اعتماد ندارد. آیا دلیلی برای چنین بی اعتمادی وجود دارد؟»، توضیح داد: ایده بازبینی ترکیب اعضای مذاکرات برجام کاملا مشکوک به نظر میرسد. برجام محصول تلاشهای دیپلماتیک چندین ساله سخت ولی موفقیتآمیز است که مشخصا در قالب این ترکیب اعضای مذاکره به دست آمده است. تغییر چیزی در اینجا غیر سازنده می باشد.
او افزود: در سوال در مورد کارشناسان غربی، که با آنها میتوان گفتوگوی سازندهای داشت، باید پاسخ مثبت بدهم. ما در جریان مذاکرات وین برای احیای برجام توانستیم به این یقین برسیم. هم آمریکا و هم سرویسهای سیاست خارجی اروپایی و کشورهای جداگانه اروپایی سهم مثبت خود را در طراحی بسته توافقاتی که فقط چند سانتیمتر به هماهنگی آن باقی مانده است، داشتهاند.
اولیانوف در آخر، در پاسخ به این سوال که «ایران به شکل قابل توجهی همکاری با آژانس را محدود کرده، آن هم با اشاره به این که کارشناسان این سازمان بیشتر فعالیت جاسوسی بر علیه منافع و امنیت ایران میکردند که در موارد مختلف عامل خرابکاری در سایتهای هستهای در ایران شده است. آیا واقعا آژانس بین المللی انرژی اتمی نقش منفی در امنیت مراکز هسته ای ایران بازی می کند؟»، گفت: من اینطور فکر نمیکنم. بهتر است برای این سوال به ایران مراجعه کنید.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: برنامه هسته ای ایران برجام توافق هسته ای شورای حکام آژانس بین المللی انرژی آژانس بین المللی انرژی اتمی برای این امر احیای برجام هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۸۳۷۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست